محل تبلیغات شما
در ادامۀ مطالب قبلی یک کلمه با پیشوند Inter انتخاب کردم که آن هم کلمات جدید زیادی را برای بررسی پیش روی ما قرار داده که انشاءالله آنها را هم مورد بررسی قرار می دهیم ˌɪntəpəˈzɪʃn̩- Interposition -En-اینته پَزیشِن- ˌɪntəpəˈzɪʃn̩اینه پُزیشِن= وساطت، دخالت، مداخله، میانه گیری معانی دیگر : میان گذاری، درون گذاری، قطع حرف دیگری، مطرح سازی، فضولی، پا میان گذاری، چیزی که در میان چیزهای دیگر گذارند Interposition -Turk-ˌاینته پُزیشِن=در میان چیزی مداخله کردن، Inter

کلمات فارسی، انگلیسی مرتبط با ترکی:Cataclysm،Cataclysmic،Catachresis،Cat's Paw،Paw

کلمات فارسی، انگلیسی مرتبط با ترکی:Cat's Eye،cat's eyes،Eye،Eyelet، Eyelid، Eyelash،

کلمات فارسی، انگلیسی مرتبط با ترکی:Catamenia، Catacomb،Cutaneous،Cat

میان ,گذاری، ,بررسی ,interposition ,چیزی ,کلمات ,میان گذاری، ,در میان ,مطرح سازی، ,دیگری، مطرح ,سازی، فضولی،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بهشت دل