محل تبلیغات شما

ادامۀ کلمات مرتبط با کلمۀ  Cat-انگلیسی را پی می گیریم این کلمه به صورت پسوند یا پیشوند زیاد بکار رفته است که تعدادی را قبلاً مشاهده کردید این هم تعدادی دیگر امید وارم بهره ببرید

kætəklɪzəm- Cataclysm-En- کاتی کلیزم- kætəˌklɪsəm کأته کلیزم (کأته کلیسم)= تحولات ناگهانی و عمده، سیل بزرگ

معانی دیگر: دگرگونی و فاجعه عظیم، رویداد ویرانگر و سهمگین، کن فی، زیر و رو شدگی، (زمین شناسی - دگرگونی ناگهان سطح زمین به واسطه ی زله و غیره)سیل بزرگ، فروشست، فروشکن، طوفان

Cataclysm-Turk-کاتی کلیزم=شدیداً واقع شدن، دگر گونی و تحولات تند و سریع، تحولات ناگهانی و عمده، سیل تند و شدید(بزرگ)، بعضی پیشامد و رویدادها و.

Cata کاتی (قاتی)= سفت و سخت و شدید، تند و سریع، مرگ آور و از بین برنده، برنده و تیز، مخلوط، قاطی، دگرگون، و.

Cl کِل یا گِل =پیامد، آمد، پیشامد، اتفاق،و.- فعل امر کلمک یا گِلمکGelmek- келген- kelgen- kelib- келу- kelw= آمدن، شدن  واقع شدن، پیشامد،اتفاق، حادثه، رخداد، رویداد، سانحه، عارضه، ماجرا، واقعه- آمدن= (1 - رسیدن ، فرا - رسیدن . ۲ - آغاز کردن ،شروع کردن . ۳ - سر زدن ، واقع شدن . ۴ - گذشتن ، سپری شدن . ۵ - اصابت کردن ، رسیدن . ۶ - گنجیدن . ۷ - پدیدار گشتن ، پیدا شدن . ۸ - شدن ، گردیدن . ۹ - فرض کردن . ۱٠ - برآمدن ، مقابله کردن(فرهنگ معین)

Ysmایزم = نشانه گذاری ، دنباله روی، اثرگذاری، و.- ایز= اثر، ردپا، نشانه، دنباله، و.

Cata کأته یا کأدأ=بعضی، گاهاً،  گاهی اوقات، بعضی وقتها، و.

Cat کایت(قایت) Қайту، Qaytw =برگشت، برگشت پذیری، برگرد- Qayıtmaq کایتماق(قایتماق)=برگشتن، وارونه شدن، سرنگونی. انقلاب، دگرگونی، زیرورویی، شورش، آشوب، جنبش، دگردیسی، دگرگشت، واگشت- پألینگدن کایت=از فکر و اندیشه و خیال  بد(انقلاب و شورش) برگرد، و.

Clysm کلیزم= پسامد، اثرو نشانه گذاری( پیشامد و اتفاق)، دنبالۀ رخداد

Clysm سیلیزم= ردپای سیل، اثرات سیل، دنبالِ سیل- C=سی

  kætəˈklɪzmɪk- Cataclysmic-En- کاته کلیزمک، کأدأ کلیزمک= وابسته بتحولات عظیم

Cataclysmic-Turk کاته کلیزمک، کأدأ کلیزمک: کاتی کلیزمک= بشدت متحول شدن- کأدأ کلیزمک= گاهاً پیشامدن و متحول شدن-  پسامد تحولات و دگر گونی ها، بعضی پیشامدها و دگر گونی ها، وابسته به تحولات عظیم، حدس و گمان ایجاد تحولات یا گمانه زنی  برای پسامد دگرگونی و تحولات 

Mic مک – پسوند یا پیشوند و به تنهایی  نشانۀ  فکر و خیال و تصور، حدس و گمان – کلمک یا گِلمک بیلن بُل= به فکر آمدن باش- شیله میکا (میقا) دیان= اینطور تصور می کنم، این طور حدس می زنم – به صورت پسوند فعل ساز است –کلمک یا گِلمک= آمدن- گیتمک یا گیدمک=رفتن

 Catachresis-En –کاتی کراسیز، کأدأ کاراسیز=(در مورد کاربرد واژه ها) استعمال غلط واژه یا عبارت، دژکاربرد، pl استعمال غلط کلمه

Catachresis-Turk-کاتی کاراسیز=تند و سریع و بی دقت،  درهم و بی دقت، قاطی کردن صدا و تلفظ کلمات، به شدت بی توجه و بی دقت، (در مورد کاربرد واژه ها) استعمال غلط واژه یا عبارت، دژکاربرد، pl استعمال غلط کلمه- گاهاً بی توجه و بی دقت

Cata کاتی (قاتی)= سفت و سخت و شدید، تند و سریع، مرگ آور و از بین برنده، برنده و تیز- قاطی، مخلوط، درهم، Cata کأته یا کأدأ=بعضی، گاهاً،  گاهی اوقات، بعضی وقتها، و.

қарау- Kara- chre- کارا= نگاه، توجه، دقت، نظاره – کارا فعل امر کاراماقKaramaq= نگاه کردن، توجه کردن، دقت کردن

sis سیز= بی، بدون، پسوند منفی کننده

Sis ,ses سِس= صدا، حرف، سخن، صدای کلمات و.

ˈkætspɔː-Cat's Paw-En- کتس پو-kætsˈpɒ کتس پا= آلت دست، ملعبه، نسیم ملایم (که برسطح آب موج های کوچک ایجاد می کند)، پنجه گربه الت دست

Cat's Paw-Turk-کاتس پا=بعضی آلت دست، ملعبه، پنجه گربه الت دست، و.

Cata, Cat کاتی (قاتی)= سفت و سخت و شدید، تند و سریع، مرگ آور و از بین برنده، برنده و تیز- قاطی، مخلوط، درهم، Cata کأته یا کأدأ=بعضی، گاهاً،  گاهی اوقات، بعضی وقتها، و.- cat =گربه(رجوع به معنی  Catیا cut)

's اُس= فعل امر اُسمک=باد وزیدن،  وزش باد، نسیم، باد ملایم، رشد و ترقی کردن،و.

Cat's Paw کأتُس پأو= گاهاً وزش باد ملایم پیش پا، پنجه زدن باد ملایم، مثل گربه دست و پنجه زدن باد و آب(بالا و پایین رفتن موج آب با وزش باد ملایم)، و.

pɔː- Paw-En- پو- pɒ پا= پا، دست، پنجه، چنگال، چنگ، پنجه زدن

معانی دیگر: پنجول (پهنه ی دست و پای حیوان ناخن دار مانند گربه یا سگ یا شیر(، (عامیانه) دست، با پنجه زدن (یا مالیدن یا کاویدن) ، سم مالیدن (یا در هوا به نوسان آوردن)، (با خشونت یا ناشی گری و غیره) دست زدن به، (با جسارت یا به طور ناخوشایند) دست مالیدن، پرماسیدن، (محلی) پدر، بابا

Paw-Turk پأو- پا=پای جلو: معمولاً پای جلوی حیوانات =دست و پنجول (پهنه ی دست و پای حیوان ناخن دار مانند گربه یا سگ یا شیر(، با پای جلو معمولاً زمین را می کاوند یا می مالند و حمله می کنند(یا مالیدن یا کاویدن) ، سم مالیدن (یا در هوا به نوسان آوردن)، (با خشونت یا ناشی گری و غیره) دست زدن به، (با جسارت یا به طور ناخوشایند) دست مالیدن، پرماسیدن، - پا مخفف پاپا یا بابا  است

 Pa پا= پا،  مخفف پاپا یا بابا  است

Aw أو=جلو، پیش، مقابل، روبرو، و.=أوکی پای=پای جلو، قدم اول، پای جلویی، اولین قسمت و سهم- أوا گِل= بیا جلو

Aw أو=جلو، پیش، مقابل، روبرو، پیشتاز، جسور و بیباک، اول، و.=أوکی پای=پای جلو، قدم اول، پای جلویی، اولین قسمت و سهم- أوا گِل= بیا جلو- أولنمک یا أولِمک= پیشگام شدن، پیشتازشدن(بدون ترس و با جسارت جلو رفتن)، جلو رفتن، جلو انداخته شدن( ملعبۀ دست دیگران شدن و در هر کاری جلو انداخته شدن و آلت دست دیگران شدن)

Aw أو= فعل امر أومک=تحسین کردن، ستایش کردن، مورد تمجید قرار دادن، و.

لِ (له) اِلِ(علیه) = له وعلیه= بسود و بزیان کسی . برای او و براو

أولِمک یا أواِلِمک= مسخره کردن، مورد تمسخر قرار دادن، کسی را بازیچه و ملعبه و مضحکه قرار دادن، خجالت دادن- اُنی أولِدیله( أو اِلِدیله)= او را مسخره کردند، او را هو کردند- اُنی أولِمه= او را مسخره نکن- وقتی کسی کار ناشایست ویا مضحک انجام دهد دیگران می گویند: أو أو نأمه اِدیانگ؟=مسخره خجالت بکش این چه کاری است می کنی – مخصوصاً  کسی یا بچه ای کار بچه گانه و مضحک (مثل در آوردن لباس در جلوی دیگران و یا شکلک و حرفهای ناشایست و.) انجام دهد . دیگران مسخره اش می کنند و به تکرار  أو  أو    می گویند- آدم مضحک و ناشی و مزخرف و ملعب  را پأوتتک یا پأوسسک گویند (یک نوع فحش و ناسزا)-

کلمات فارسی، انگلیسی مرتبط با ترکی:Cataclysm،Cataclysmic،Catachresis،Cat's Paw،Paw

کلمات فارسی، انگلیسی مرتبط با ترکی:Cat's Eye،cat's eyes،Eye،Eyelet، Eyelid، Eyelash،

کلمات فارسی، انگلیسی مرتبط با ترکی:Catamenia، Catacomb،Cutaneous،Cat

، ,پای ,شدن ,أو ,کأدأ ,کاتی ,تند و ,دست و ,فعل امر ,و بی ,و سریع، ,پیش، مقابل، روبرو، ,کأدأ بعضی، گاهاً،  ,قاطی، مخلوط، درهم،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرسه شاداب و بانشاط ما